بسم الله الرحمن الرحیم
به نظر حقیر، اگر حضور در مجالس اباعبدالله(علیه السلام) منجر به تغییر رفتار(فردی و اجتماعی) مستمع(در بلندمدت،میان مدت یا کوتاه مدت) نشود، هدف اصلی این مجالس محقق نشده است. لذا توجه به فردیت و نهایت اینکه مخاطب باید حرکتی را در خود شروع کند،باید اصلی در گریه کردن و گریاندن و سخنرانی باشد.
اینکه در هیئات مذهبی تنها و تنها به گوشه هایی آن هم ناقص از مصیبت آل الله در جریان حادثه کربلا و بعد آن پرداخته شود، و بصورت ذوقی از مظلومیت اباعبدالله و یاران باوفایش تنها سخن برود و نقطه ارتباط میان آن رشادت ها و شخص مستمع(منافع و ارتباط با جسم و روحش) بطور واضح بیان نشود، شاید هدف اصلی محقق نشده باشد.
روضه ها باید محملی باشد برای ارتباط بنده با خدا از طریق واسطه قرار دادن حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) و اصحابشان(به واسطه جانگذار و چندجانبه بودن مصیبت کربلا) . ذکر مصیبت به خودی خود هدف نیست. مصیبت وسیله ای باید باشد برای تغییر رفتارِ منِ مستمع
با عزیزی که عمری در دستگاه سیدالشهداء(علیه السلام) به نوکری و مداحی مشغول است و از افراد سرشناس در مشهدمقدس است درباره این دغدغه صحبت کردم. میگفت اصل مجالس روضه باید از مناجات شروع شود و بعد برسد به ذکر مصیبت و...
پی نوشت: ________________________________
- شهید مطهری(ره): "تکالیف شرعی بدون حکمت نیست. منظور این نبوده
که همدردی و تسلیتی باشد برای خاندان پیغمبر، به قول روضه خوان ها زهرا را
خوش حال بکنیم!
خیال می کنیم هر اندازه ما گریه کنیم تسلّی خاطر بیشتری برای
حضرت رسول و حضرت زهرا هست. چقدر در این صورت ما حضرت رسول و
حضرت زهرا و حضرت امیر را- که همیشه آرزوی شهادت می کردند و فخر خود
می دانستند- کوچک کرده ایم و خیال می کنیم هنوز هم بعد از هزار و سیصد و بیست
سال در حال جزع و فزع می باشند! بلکه مقصود این است که داستان کربلا به صورت
یک مکتب تعلیمی و تربیتی همیشه زنده بماند.
... آیا این حرف،مسخره نیست که بعد از هزار و چهار صد سال،هنوز حضرت زهرا احتیاج به تسلیت داشته باشد؟در صورتی که به نص خود امام حسین و به حکم ضرورت دین،بعد از شهادت امام حسین،دیگر امام حسین و حضرت زهرا نزد یکدیگر هستند.این چه حرفی است؟!مگر حضرت زهرا بچه است که بعد از هزار و چهار صد سال هنوز هم دائما به سر خودش بزند،گریه کند،بعد ما برویم به ایشان سر سلامتی بدهیم! این حرف ها،دین را خراب می کند..."
- روایتی دیدم از حضرت صادق(علیه السلام) که خیلی از گره های ذهنی ام را باز کرد:
- از امام صادق(ع) سؤال شد: یابن رسولالله مگر همه اهل بیت(ع) کشتی نجات نیستند، چرا میگویند:
«انالحسین مصباح الهدی و سفینه النجاة» حسین(ع) چراغ هدایت و کشتی نجات
است. امام صادق(ع) فرمودند:
«کلنا سفن النجاة ولکن سفینة جدی الحسین أوسع وفی لجج البحار أسرع»
همه ما اهل بیت کشتیهای نجاتیم، ولی کشتی جدم حسین علیه السلام وسیعتر و در عبور از امواج سهمگین دریاها سریعتر است.
بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۳۲۲، حدیث ۱۴
- برای آنهایی که دنبال فواید فیزیکی گریه هستند: محققان دانشگاه مینهسوتا در آمریکا میگویند گریه کردن میتواند بدن را مداوا کند.بدن هنگام مواجهه با استرس، مواد شیمیایی در بدن ترشح
میشود که اشک میتواند آنها را دفع کند و مانع از بروز حملات قبلی و صدمه
رسیدن به برخی مراکز مغزی شود. بررسی محققان نشان داده است اشکی که در
پی مواجههای با احساس ریخته میشود حاوی مقدار فراوانی پروتئین، منیزیم،
پتاسیم و هورمونهایی شامل پرولاکتین است. هورمون پرولاکتین نقشی اصلی در
مقابله با استرس بازی میکند.
- بعد از چندین ماه، فرصتی پیش آمد که نگذارم بیشتر از این دغدغه هایم تنها در ذهن بماند و فراموش شود...
- ۲ نظر
- ۲۲ آذر ۹۲ ، ۱۵:۴۱